شاياشايا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

شاياجون

حواست باشه گلم داری دوساله می شی

شایای من، وقتی باهت حرف می زنم اصلا فکر نمی کنم که در سن نوزادی و کودکی بسر می بری، ماشالله همه چی سرت می شه.  هزار ماشالله هر کاری و هر حرفی را عینا تقلید می کنی این باعث شده که همه حواسمون رو جمع کنیم و درست حرف بزنیم. چندت عکس همینجوری انتخاب کردم اگرچه عکسای بهتری داری ولی اینا در دسترس من بودن  ...
31 شهريور 1392

شایاجون عروسی خاله جون خوش گذشت

یازدهم اسفند 1391 باهم رفتیم عروسی خاله جون ملیکا، همش گریه کردی فکر نمی کنم به مامان خوش گذشت چون تو معمولا از جای شلوغ خوشحال نمی شی. یکی از چیزایی که ازش بیزاری اینه که محدود بشی و مرتب بغلت کنن برای همین در جای شلوغ اجازه نمی دن که هرجایی می خوای بری و هرکاری می خوای انجام بدی؛ بخصوص توی عروسی که همه تمایل دارن تو با اون حالت ، خندون و سرحال باهاشون عکس بگیری. اون وقت چی می شه!!! به هرحال چندتا عکس که ازت گرفتن و امروز که عکس ها رو تحویل گرفتیم توی وبلاگت گذاشتم تا همه ببینن چقدر خوشگل شدی و به هر حال آبرو داری کردی. عزیزم ان شاءالله خودت با اونایی که به وبلاگت سر می زنن همیشه خوش باشید و به قول معروف همیشه به عروسی و شادی! ایش...
28 فروردين 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاياجون می باشد